دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دلتنگـــــــــــــــــــــــم

گاهی دل تنگـــــ می شوم

دل تنگ تر از همه دلتنگی ها

گوشه ای می نشینم


و حسرت ها را می شمارم
و باختن ها را،  


و حتی صدای شکستن ها را...  

نمی دانم کدامین امید را ناامید کرده ام


و کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدم

دل تنگ

دل تنگ،

دل تنگـــــــــــم ...!  

انگارباید برای فرارازاین دل تنگیها 

هنوز پشت نقاب خنده ها پنهان شوم

که این چنین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد