دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

جدایی

پسر ترک زبان

شعار پسر ترک زبان : یاشا ترک الیم شاد یاشا آذرباجانیم


 

پرستو ها چرا پرواز کردید

جدایی را شما آغاز کردید

خوشا آنانکه دلداری ندارند

به عشقو عاشقی کاری ندارند

خداحافظ برای تو  رهایی

برای من فقط درد جدایی

خداحافظ برای تو چه آسان

ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان

خداحافظ

خداحافظ طلوعم

خداحافظ غروبم

خداحافظ تو ای تنها امیدم

خداحافظ تو ای تنها امیدم

/به یاد کسی که خیلی دوسش دارم/

نامه های تموم نشدنی

بنام انکه من رو عاشق تو کرد و تو رو عاشق دیگری 

چند شب پیش واسه برگشتن به شیراز از اصفهان اسباب کشی کردیم خیلی سفر جالبی بود  

نیمه شب ماشین خراب شده اونم درست در سردترین نقطه ممکن تا تونستیم ردیف کنیم و دوباره حرکت کنیم سرمای خوبی چشیدیم و دوباره حرکت کردیم راه که همیشه ۶ساعت طی میکریم این دفعه حدود ۱۶ ساعت طول کشید جاده رو نگاه میکردم ناخوداگاه یاد زندگی خودم افتادم که میتونستم این کار هایی که طی ۲۴ سال زندگی انجام دادم توی ۱۴ سال زندگی انجام بدم جاده هایی که به ظاهر خطری نداشتن نه به دره خطم میشد نه به بن بست بی خطر اما در باطن خطرات زیادی داشت اخه فریب میدادن منو و هر راننده ایی اخه فقط ادامه داشت به جایی ختم نمیشدن یعنی هدفی نداشت این جاده ها درست مثل من ترجیح میدادم به عمیق ترین دره ها ختم میشدن تا اینکه بی هدف ادامه داشته باشن بعضی وقتا بن بست بهتر است تا بی نهایت .برای رسیدن باید رفت اما هر رفتنی به رسیدن نمیرسه خدایا تو چطوری زندگی میکنی؟ شده کارت مثل کار ما از کار گذشته باشه؟نه اخه تو خدایی و کارگردانی و هر جور میخوای دیالوگ ها رو مینویسی شاید واسه همینه که بعضی وقت ها یادت میره بعضی ها رو هدایت کنی . شاید هم اینجور نباشه.جاده ها رو بی هدف دنبال میکنم یا به مقصد نهایی یعنی پوچی مطلق میرسم یا اینکه به هدف های کاذب میرسم که اعتماد به نفس به من میدن که به نسیمی بند هستن از رفتن و نرسیدن نمیترسم از ماندن و نرسیدن وحشت دارم من رفتم و نرسیدم و خیلی ها نرفتن و رسیدن به قول شریعتی ما عرق میریزیم و لذت نمیبریم و انطرف عرق میخوردن و لذت میبرن سخت در مقصد ماندم طوری که از رفتن وحشت دارم پای من توان برداشتن قدم اول را ندارن یا پای من پا نیست یا جاده ها خوب زیر سازی نشدن اما بازم تصمیم نیمی از رفتن هست در صورتی که به عمل بیانجامه جاد ه ها آماده باشید مرد سفر داره میاد برای تبادل و یا باهم بودن جنگی با کسی ندارم روزگار به من یاد داد جنگیدن راه خوبی نیست چون اخر بازی بازنده هستی بازنده های به ظاهر پیروز که صدای باخت خود را از سر بیچارگی فریاد میزدن ای کاش میدانستن پیروز نیستن اما فریاد بکشین و دل ها را تهی کنید از باخت ها  

همه حرف های من نسخه های تجویز شده برای دل بازنده و تاریک خودم هست و نیازی به فکر در مورد زندگی خودتون نیست شما ها برنده های دنیا هستید و من بازنده ولی بازندگی من در عوض درس هایی به من داد که به کمک انها شاید دیگر با اختلاف کم ببازم  اما دنبال پیروزی نیستم به رسم عادت زندگی میکنم و دنبال هدف میرم تا به روزگار و تقدیر و سرنوشت یاد بدهم رسم دوستی و مردانگی که به هر دست و پا شکسته ظلم روا نیست به انها می اموزم دوستی و باهم بودن البته شاید این ۳ همه بازیچه دست ما هستن و ما برای رفع تکلیف به انها گیر میدهیم مهم نیست چیزی تو دنیا مهم نیست مهم نبودن هست و برای نبودن باید بود و شاید کم بود  

باید کم باشی تو کمبودت احساس بشه نه اینکه نباشی تا نبودنت عادت شه اما چه جوری کم باشی هم سخته شماها باشید زیاد باشید من کم بودن را ترجیح میدم تا به چشم شماها نباشم .رفتم برای نرفتن و نرفتم برای نبودن در دنیای خودم زندگی میکنم  

به امید پیروزی شما ها  

درک شخصی...............مسیحا

.........

salam be hame

man baz omadam inbar delam mikhad fingilish benvisam chand mahi bod up nakardam alan ham hosele nadarm benvisam ama khastam up konam chand shab dige miyam ba mataleb jaleb by