دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

حالا که قفس شکسته قفسی دیگه نسازیم

اگه از پرنده پرواز رو بگیرن چی می مونه
اگه از نغمه ساز آواز رو بگیرن چی می مونه
این صدای خسته من خبر از یه دنیا درده
روز مرگ صاحبش رو دل من بهونه کرده
خوندنم فقط بهونست که بدونی زنده هستم
همیشه با این بهونه کمر غم رو شکستم
این صدای خسته من خبر از یه دنیا درده
روز مرگ صاحبش رو دل من بهونه کرده
خوندنم فقط بهونست که بدونی زنده هستم
همیشه با این بهونه کمر غم رو شکستم
حالا که قفس شکسته قفسی دیگه نسازیم
نباید مثل گذشته روی نعش هم بتازیم
خیلی سخته بکشه درد اما با زبون بسته
مگه می شه کرد پرواز با پر و بال شکسته
نمیدونم کیه اینجا میکنه ما رو زهم دور
پنجره ها رو نبندیم بزاریم بتابه باز نور


Click to view full size image

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد