دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

قانون . . .

 

 

قانون تو تنهایی من است


و تنهایی من قانون عشق


و عشق ارمغان دلدادگیست


و این سرنوشت سادگیست !


چه قانون عجیبی


چه ارمغان نجیبی


و چه سرنوشت تلخ و غریبی


که هر بار ستاره های زندگی ات را


با دستهای خود


راهی آسمان پر ستاره’ امید کنی


و خود در تنهایی و سکوت


با چشمهایی خیس از غرور


پیوند ستاره ها را به نظاره بنشینی


و خموش و بی صدا


به شادی ستاره های از تو گشته جدا


دل خوش کنی


و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری


و باز هم تو بمانی و


یک عمر صبوری .......!

نظرات 1 + ارسال نظر
مهسا پنج‌شنبه 1 اردیبهشت 1390 ساعت 01:42

سلام
وبت واقعا عالیه..مخصوصا این شعر عالی بود
اون جمله ای هم که بالای صفحه نوشتی عالیه

به منم سر بزن..نظرم یادت نره
منتظرم

راستی اگه مایل به تبادل لینک هستی اومدی تو وبم بگو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد