دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

اگر تو با من باشی ...

 

میشود ساعتها نشست و طبیعت را دید. 

میشود ساعتها در سکوت فقط با تو خلوت کرد و با خیال تو بود. 

میشود در صدای پر خروش رودخانه صدای زنگی را شنید که ... 

خطابت می کند ای انسان بهوش باش و گذر عمر ببین 

میشود در صدای نسیم آوای فرشتگان بهشتی را شنید. 

میشود بهمراه باد رقص ابرها را در آسمان آبی دید. 

میشود اگر تو با من باشی ... 

و اگر شانه هایت را بقدر گذاشتن یک دست خالی بگذاری ...

نظرات 1 + ارسال نظر
حمید شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 11:00

سلام خواستم ازت تشکر کنم من 2ماه هست مشتری وبلاگت شدم

سلام.
ممنون از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد