دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

نشانی

 

نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:

 

 

 درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار!

 

 

خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو

 

 

! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن،

 

 

کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام!

 

 

 

درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می

 

یابی 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد