دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

خدایا ...........

خدایا !
13 بهمن 88 - 08:59

g-h6.gifg-h6.gif خدایا! g-h6.gifg-h6.gif

به الهام های تو در فاصله ها محتاجم
تا گامهایم به سوی سعادت و رستگاری هدایت شود

به شکیبایی تو محتاجم
تا در خلوت و سکوت خودم لحظه ای از یاد تو و حضور آرامش بخش تو غافل نباشم

g-h6.gifg-h6.gif خدایا! g-h6.gifg-h6.gif

در هنگامه پر تلاطم حادثه ها ؛
در فاصله های بیم و امید و لحظات سهمگین
و پر خروش زندگی و در لحظه های تردید و دلواپسی ،
بود و نبود ،
امید و ناامیدی ،
همواره با من همراه و همدل و هم زمان بوده ای و خواهی بود
g-h6.gifg-h6.gifg-h6.gifg-h6.gifg-h6.gif

ای دلسوزترین از همه به من !
وای ای مهربانترین مونس من! باورم این است
که صدایم را می شنوی
و وقتی اشکهایم بر گونه هایم می ریزد بارش رحمت تو مرا می نوازد و دلم آرام می گیرد

در سکوت روحانی با گوش دل شنیدن پیام تو را لحظه شماری میکنم
که یاد تو آرام و دلنواز از راه می رسد
و مرا در افق هدایت خود به سوی زیبایی،
نشاط و رستگاری می برد

g-h6.gifg-h6.gifg-h6.gifg-h6.gifg-h6.gifg-h6.gifg-h6.gif

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد