مرگ من سفری نیست
هجرتی است
از وطنی که دوست نمی داشتم
به خاطر مردمانش
خود آیا از چه هنگام این چنین
آیین مردمی از دست بنهاده اید؟
پر پرواز ندارم
اما
دلی دارم و حسرت درناها
و به هنگامی که مرغان مهاجر
در دریاچه ماهتاب پارو میکشند
خوشا رها کردن و رفتن
خوابی دیگر
به مردابی دیگر
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر
خوشا پر کشیدن
خوشا رهایی
خوشا اگر نه رها زیستن
مردن به رهایی
آه این پرنده
ان که می گوید دوستت می دارم
دل اندهگین شبی است
که مهتابش را می جوید
...................
میدونستی؟..... هر چی مهربونتر باشی بیشتر بهت ظلم میکنن، هر چی صادقتر باشی بیشتر بهت دروغ میگن، هر چی دلسوزتر باشی بیشتر سرت کلاه میذارن، هر چی قلبتو آسونتر در اختیار بذاری راحت تر لهش میکنن، هر چی بیشتر به فکر دیگران باشی بیشتر حقتو میخورن، هر چی خودتو خاکی تر نشون بدی واست کمتر ارزش قائل میشن!!!
بابا چه قدر نا امیدی ، چشماتو باز کن دنیا رو ببین ،
چشمها را باید شست...............
سلام تعجب میکنم ازاین همه تلخی وناامیدی تو واقعا آرش منی؟همون آرش زنده وشوخ یاهمش دروغ بود؟چی بودکه ازامیدومحبت و لطف خدا حرف میزد؟همش فریب بود؟ چرا سیاهی رو کنار نمیزنی؟چرا نور رو نمیبینی؟چرا بخاطر داشته هات که بهترو بیشتر از نداشته هاته خدارو شکر نمیکنی؟ چرا همش افسوس گذشته رو میخوری؟چرا دنیارو یه جور دیگه نمیبینی؟ ناامیدم کردی آرش
سلام خیلی جالب بود
سلام اره منم با حرفات موافقم اما نمیشه اگه ماهم بخوایم بد باشیم دنیارو بدی پرمیکنه بالاخره ماهم خدایی داریم
میگذره بعد از تاریکی روشنایی هست