دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

روزگار غریبی ست نازنین.....

 

      

 دهانت را می بویند 

مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را می پویند 
مبادا شعله ای درآن نهان باشد
روزگار غریبیست نازنین
و عشق را کنار تیرک رهبند تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه پنهان باید کرد
شوق را در پستوی اتاق پنهان باید کرد
روزگار غریبیست نازنین.....

شاملو
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد