:[عمومی , ]
نفرینت می کنم اما هنوزم دلم اسیره
یه روزی خودت می فهمی یه روزی که خیلی دیره
من می ریم واسه همیشه هیچی تنهایی نمی شه
فکر می کردی بر می گردم حالا باورت نمی شه
گریه نکن گریه نکن گریه نکن اشکاتو باور ندارم
بازم داری دروغ می گی دروغ می گی من که ازت نمی گزرم
آخه دیگه باور ندارم عزیز دلم حتی اگه بگی دوست دارم
نمی دونم تو دل به کی بستی قلبمو شکستی چاره ای ندارم باید برم
..............................................................
نوشته شده در جمعه 8 تیر 1386 و 09:06 ق.ظ توسط حسن . م
...........................................
چشمای تو یادم می یاد دوباره گریم می گیره
وقتی بهت فکر می کنم وجودم رو غم می گیره
همش می گفتم که یه روز عشقم رو باور می کنی
می خواستمت نفهمیدی نفهمیدی قلبم رو پرپر می کنی
نوشته شده در شنبه 16 تیر 1386 و 05:07 ق.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در - و -
:[عمومی , ]
دل شکسته ام را خریدار نباشد
آیا کسی هست که وصله زند دل من
نمی دانم چرا این دل من برای تو خود را باخت
من هنوز تو را خواهانم
منتظر با قلبی شکسته به دست خودت
تا بیایی و قلب شکسته ام را مرحم باشی
من منتظر به در می نشینم تا که بیایی
مرا با خود به آن سوی عشق رسانی
دوست دارم که مرا چون یار خود
بار دگر دوست بداری
ولی می دانم که چرا تو دلم را شکستی
نوشته شده در شنبه 16 تیر 1386 و 05:07 ق.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در شنبه 16 تیر 1386 و 05:07 ق.ظ
:[عمومی , ]
تو امتداد سرنوشت کی بود که از تو مینوشت
زندگی منو تو رو با غمو غصه می سرشت
با این همه گناه درد کی میره آخرش بهشت
ببین ببین که دسته من هر جا رسید از تو نوشت
میان جاده ها گرد مسافرا به جاست
تو شهر تو غریبه ام غریبه ای که بی صداست
نفس می خوام نفس می خوام تو رو یه هم نفس می خوام
تو شب انتظار تو برای دل قفس می خوام
نوشته شده در جمعه 15 تیر 1386 و 05:07 ق.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در جمعه 15 تیر 1386 و 05:07 ق.ظ
:[عمومی , ]
دیگه دست از سر من بردار برو برو
شدم از هر چی عشق بی زار برو برو
عاشقت بودم تنهام گداشتی نفرینم نکن
تو اینو خواستی فرقی نداره عشقه تو واسم
تو مردی دوری شودی ازم بهتره
با هم نباشیم بی وفایی تموم شه
من می خوام مثل تو باشم دلم نامهربون شه
نوشته شده در جمعه 15 تیر 1386 و 05:07 ق.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در - و -
:[عمومی , ]
نوشته شده در پنجشنبه 14 تیر 1386 و 12:07 ب.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در پنجشنبه 14 تیر 1386 و 12:07 ب.ظ
:[عمومی , ]
عشق را دردیست که جز عاشق نداند چیست
عشق را زجریست که جز معشوق نداند چیست
عشق را طعمیست که جز عاشق و معشوق کس نداند چیست
خدا یــــــــــــــــــا کــــــــمــــــــــــــکـــــــــــم کـــــــــــــــن
نام : عاشقنوشته شده در سه شنبه 12 تیر 1386 و 11:07 ق.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در سه شنبه 12 تیر 1386 و 11:07 ق.ظ
:[عمومی , ]
هر چی که به سرم امد
تخسیرهیچ کسی نبود
هر چی که بود پای خودم
قصه هام کسی نبود
هیچ کسی عاشقم نشود
هیچ کی سراغم نیومد
جواب کاره خودمه هر چی بلا سرم امد
نوشته شده در شنبه 9 تیر 1386 و 12:06 ب.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در شنبه 9 تیر 1386 و 05:06 ق.ظ
:[عمومی , ]
ویرایش شده در - و -
:[عمومی , ]
نوشته شده در شنبه 7 مهر 1386 و 12:09 ب.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در - و -
:[عمومی , ]
بی تو این روزای رو شن واسه من تاریکه
وقتی بی تو تک وتنهام زندگی معنا نداره
از همون روزی که رفتی دل به هیچ کسی ندادم
گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله
دیدن دوباره تو فقط تو خواب و خیاله
لحظه های آخر تو توی قلب من می مونه
هیچی کسی مثل من بلد نیست
قدر چشماتو بدونه
................................
چند جمله زیبا ( مگویند زیباست هی هی من که زیبایی ندیدم
عاشقی جرم قشنگی است به انکارش مکوش
به تو مدیونم
مثل شب به صبح فردا
مثل موج سرد و تنها به نگاه ناز دریا
بی تو چه کنم ؟
رفتنت موج غریبی است که دل می شکند
بهت گفتم دوستت دارم
اما تو رفتی
حالا لحظه ها می گزرن آروم و به سختی
چرا غم ها نمی دانند
که من غمگین ترین غمگین شهرم
بیا ای دوست با من باش
که من تنها ترین تنهای این شهرم
نوشته شده در یکشنبه 4 آذر 1386 و 02:11 ق.ظ توسط حسن . م
ویرایش شده در - و -
:[عمومی , ]
قلبم رو شکستی ولی من بیشتر از قبل دوستت دارم میدونی چرا ؟؟؟ چون حالا هر تیکه از قلبم تورو جداگونه دوست داره
............................
:[عمومی , ]
تا وقتی که زنده هستم چشم به راه تو می مونم
تو دیگه رفتی که رفتی نمی یای نمیای پیشم می دونم
اما هر کجا که هستی منو تو دلت نگه دار
با چشای خیس و گریون من می گم خدا نگه دار