همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن
تنهایی گناه است با وجود این من تنها میمرم
عجیب مثل رفتار مردم
عمیق مثل دریا
ابی مثل اسمان
تنها مثل خدا
من کسی نیستم ،توکیستی؟؟؟اگر توهم مانندمن کسی نیستی ،مایک زوج میشویم .مبادا این راز را باکسی درمیان نهی ،ماراتبعید خواهند کرد ...
ادامه...
View Raw Image" href="http://s3.tinypic.com/2ika1xz.jpg" class="thickbox">
آتشهایی
که می پزند، آتشهایی که می سازند ؛آتشهای سرد، خنک کننده ،خوب، پاک،
روشن،نامرئی، . .. نیرو آن آتش عشق در خدا !! چه کسی به این پی برده است ؟
آتش عشق در روح خدا ، آتشی که همه هستی تجلی آن است ،آتش گرم نیست ،داغ
نیست .چرا؟ نیازمندی در آن نیست ،تلاطم در آن نیست، نا استواری ، شک،
تزلزل ،
تردید ،نوسان ، وسواس،اظطراب ... نگرانی ،در آن نیست،
اما آتش است ،آتشین تر از همه آتشها .آتشی که پرتو یک زبانه اش آفرینش
است، سایه اش آسمان است،جلوه اش کائنات است،گرده خاکستر نازک و اندکش
کهکشانها است... چه می گوییم ؟!!!
این آتش عشق در خدا !یعنی چه؟آتش عشق که این جوری نیست ..... پس این آتش دوست داشتن است. آری.
آتش دوست داشتن است،عجب ! ؟ منهم مثل همه عارف ها و شاعرها حرف میزدم.آتش عشق !؟ آنهم در خدا !؟
نه
، آتش دوست داشتن است که داغ نیست ، سرد نیست، حرارت ندارد؛ چرا؟ که
نیازمندی ندارد؛ که غرض ندارد؛ که رسیدن ندارد،که یافتن ندارد،که گم کردن
ندارد ، که به دست آوردن ندارد ،که بکار آمدن و بدرد خوردن ندارد...