دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

یادی با مطالب

سلام به همه مرسی از لطف کسانی که با نظرات خودشون به وبلاگ صفایی میدن

چه مغرورانه اشک ریختیم ... چه مغرورانه سکوت کردیم ... چه مغرورانه التماس کردیم ... چه مغرورانه از هم گریختیم ... غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند ... هدیه شیطان را به هم تقدیم کردیم و هدیه خداوند را ازهم پهان

نظرات 2 + ارسال نظر
مدی چهارشنبه 19 تیر 1387 ساعت 01:11 http://www.mahbed.blogsky.com

چرا باید همچین کاری را بکنید
پس عشقتان سست می شود
سست تر وسست تر

سلام گلم مرسی از راهنماییتون اما زمانی ادم صحبت میکنه که دیگه هیچی نداره و کسی رو نمبینه تا با کسی هسنی متوجه نیستی که داری چیکار میکنی

وبلاگتون زیباست و مطالبش خواندنی...
در ضمن خوشحال میشیم قدم رنجه کنید و آغاز رمان هجده هزار صفحه ای سی جی ام: ویگو مورتنسن نوشته سارا صولتی را مطالعه کنید. این براستی باعث افتخار ماست که "شما" هم آن را بخوانید.

مرسی از اینکه سزی به وبلاگ زدی چشم حتما میام احتمالا تو خواهر منی همو گم کردیم چشم حتما میام تا همیشه از وبلاگ هم بتونیم استفاده کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد