-
معجزه ی عشق
شنبه 15 آبان 1389 01:55
سالها پیش , در کشور آلمان , زن و شوهری زندگی می کردند.آنها هیچ گاه صاحب فرزندی نمی شدند.یک روز که برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند , ببر کوچکی در جنگل , نظر آنها را به خود جلب کرد.مرد معتقد بود : نباید به آن بچه ببر نزدیک شد.به نظر او ببرمادر جایی در همان حوالی فرزندش را زیر نظر داشت.پس اگر...
-
روانشناسی جالب یک پیرمرد!
شنبه 15 آبان 1389 01:42
یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سروصداى...
-
رفیق حقیقی. . .
شنبه 15 آبان 1389 01:34
در بیمارستانی ، دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند . یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش بنشیند . تخت او در کنار تنها پنجره اتاق بود . اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد . آن ها ساعت ها با یکدیگر صحبت می کردند ؛ از همسر ، خانواده ، خانه ،...
-
هراس
جمعه 14 آبان 1389 04:13
نمیدانم که باور میکنی یا نه ، همه پروانه ها مردند و گل های امیدم را تمام غصه ها خوردند دلم هر لحظه می گویید تو را دادم به دست باد به روی شب زدم بوسه و گفتم هر دو هم رنگیم خدا می داند آخر ما چرا با عشق می جنگیم دلم هر لحظه می گویید تورا از دست خواهم داد دلم باشد برای تو ، تو عشقم را مبر از یاد
-
نابغه هشت ساله نقاشی محافل هنری را به هم ریخت
جمعه 14 آبان 1389 04:13
نابغه هشت ساله نقاشی محافل هنری را به هم ریخت ویلیامسن که به تازگی هشت ساله شده با وجود شهرت ناگهانیاش در دنیای کودکی سیر میکند. او میگوید: «کشیدن گاو از هر چیزی سادهتر است، لازم نیست به فکر جزئیات باشی.» ویلیامسن که مطبوعات بریتانیا او را «مونه کوچک» لقب دادهاند در نمایشگاه قبلیاش 33 اثر شامل کار با پاستل،...
-
بدرقه . . .
جمعه 14 آبان 1389 04:11
رفتنت را دیدم تو به من خندیدی آتش برق نگاهت دل من آتش زد و مرا در پس یک بغض غریب در میان برهوتی تاریک پشت یک خاطره ی سرد و تهی با دلی سنگ رهایم کردی و تو بی آنکه نگاهی بکنی به دل خسته و آزرده ی من. رفتنت را دیدم تا به آنجا که نگاهم سو داشت و تو در آخر این قصه ی تلخ محو شدی باورم نیست که دیگر رفتی اشک من بدرقه ی راهت...
-
داستان کوتاه بسیار زیبا
جمعه 14 آبان 1389 03:30
عشق واقعی همسرم نواز با صدای بلند گفت: تا کی می خوای سرتو توی اون روزنامه فرو کنی؟ می شه بیای و به دختر عزیرت بگی غذاشو بخوره؟ من روزنامه رو به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم. تنها دخترم آوا، به نظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود و ظرفی پر از شیربرنج در مقابلش قرار داشت. آوا دختری مودب و برای سن خود بسیار...
-
دختر هندی که به جای اشک خون می گرید! +عکس
جمعه 14 آبان 1389 03:13
دختر هندی که به جای اشک خون می گرید! +عکس به گزارش سایت پزشکان بدون مرز ، «تونیکل دوی ودی»، دختر نوجوان هندی است که بدون هیچ خراش یا زخمی روی پوست بدنش، خونریزی دارد. وی هنگامی که گریه میکند، به جای اشک، خون از غدد اشکی چشمانش میچکد. علاوه بر این از گردن، بینی و کف پاهایش نیز خون ترشح میشود. روستائیان ساکن اطراف...
-
ببار اسمون
جمعه 14 آبان 1389 02:56
ببار اسمون نزار کسی ببینه گریه هام و بزا پنهون کنم بغض صدام و آخه هیچکی نمی خواد که بخونه از تو نگاه من گلایه هام و بگو تا کجا باید برم تا دل آروم بگیره کی میتونه غم و از من بگیره اونی که شیشه ی دل و شکسته حتی سراغی از من نمی گیره بخون تو هم صدای من آسمون دل خسته ام از بازیه این زمون انگاری که دله تو رم شکستن بغضت رو...
-
چند سخن و گفتار رهایی بخش زیبا از اشو
جمعه 14 آبان 1389 02:53
* تمام گذشته های تو را دیگران بر تو تحمیل کرده اند ، پس خوب و بد آن مهم نیست . نکته مهم آن است که به یاد داشته باشی که این کشف تو نبوده ، تمام آن عاریه ای بوده است ؛ دست دوم و سوم است ... باید از شر آن تمام و کمال خلاص شوی . *شادی امری روحی است ؛ سرچشمه آن جسم تو نیست . فرد می تواند حتی در بیماری شاد باشد ، او می...
-
موضوع: تعالیم برتر
جمعه 14 آبان 1389 01:37
ذهن انسانی بسیار زیرک و حیله گر است . سعی میکند مسئولیتها را به گردن دیگران بیندازد . میگویید : - طبیعت باعث مشکلات راه است .- این خود شما هستید که شمکل را درست کرده اید به طبیعت ربطی ندارد . عمل طبیعت همیشه ساده و اسان است . طبیعت یعنی طبیعی – یعنی بداهت – یعنی سهولت . در طبیعت هیچ چیز مشکلی نیست . فقط ادمی آنها را...
-
یادمان باشد از امروز جفایی. . .
پنجشنبه 13 آبان 1389 02:06
یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم خود بتازیم به هر درد که از دوست رسد بهر بهبود ولی فکر دوایی نکنیم جای پرداخت به خود بر دگران اندیشیم شکوه از غیر خطا هست،خطایی نکنیم یاور خویش بدانیم خدایاران را جز به یاران خدا دوست وفایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سر و...
-
برداشت آزاد...
پنجشنبه 13 آبان 1389 01:42
دکتر حسابی به فرزند خویش همواره میگفت : نمازت اگر برای خدا نیست ( توجهی در آن نیست ) مخوانش اگر قدمی به پیش دارید اگر این قدم از برای خود نمایی شماست اگر از این امر درک درستی ندارید اگر اندیشهء تان هیچ دلیل درستی را به شما عیان نمیسازد باور کنید چه روسری از سر برگیرید چه روسری به سر کنید چه چادر به سر گیرید چه چادر از...
-
داستان های شیوانا
چهارشنبه 12 آبان 1389 03:14
چند کیلو امید داری روزی پسری نزد شیوانا آمد و به او گفت که یکی از افسران امپراتوری مزاحم او و خانواده اش شده است و هر روز به نحوی آن ها را اذیت می کند. پسر جوان گفت که افسر گارد امپراتور مبارزی بسیار جنگاور است و در سراسر سرزمین امپراتوری کسی سریع تر و پر شتاب تر از او حرکات رزمی را اجرا نمی کند. به همین خاطر هیچ کس...
-
داستانی از شیوانا
چهارشنبه 12 آبان 1389 03:07
کلبه ای برای همه روزی شیوانا در مدرسه درس اراده و نیت را می گفت . ناگهان یکی از شاگردان مدرسه که بسیار ذوق زده شده بود از جا برخاست و گفت: من می خواهم ده روز دیگر در کنار باغ مدرسه یک کلبه برای خودم بسازم . من تمام تلاش خودم را به خرج خواهم دادو اگر حرف شما درباره نیروی اراده درست باشد باید تا ده روز دیگر کلبه من...
-
از سری داستان های شیوانا
چهارشنبه 12 آبان 1389 02:18
“ابر نیمه تمام” پسری جوان که یکی از مریدان شیفته شیوانا بود، چندین سال نزد استاد درس معرفت و عشق می آموخت. شیوانا نام او را “ابر نیمه تمام” گذاشته بود و به احترام استاد بقیه شاگردان نیز او را به همین اسم صدا می زدند. روزی پسر نزد شیوانا آمد و گفت دلباخته دختر آشپز مدرسه شده است و نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند!؟...
-
به نامش . . . به یادش . . . در پناهش
چهارشنبه 12 آبان 1389 02:13
حرفهای خدا خواب دیدم که با خدا حرف می زنم. خدا به من گفت:"دوست داری با من حرف بزنی؟" گفتم : اگر وقت داشته باشی. خدا لبخندزد و گفت:"زمان برای من آغاز و پایانی ندارد آنقدر وقت دارم که قادر به انجام هر کاری هستم.سوالت را از من بپرس." پرسیدم: چه چیزبشر تو را بیش از همه شگفت زده می کند؟ خدا برای لحظاتی...
-
شناسنامه ی کاربر جدید
چهارشنبه 12 آبان 1389 02:12
آغازی نوین با یاد خدا سلام دوستان شیدا موسوی هستم ۲۵ ساله از تهران این افتخار نصیبم شده که از این به بعد به دعوت آقای صولتی در خدمتتون باشم . من لیسانس روانشناسی هستم. از ماه ها قبل با وبلاگ ایشون آشنا شدم . از قلم بی ریا و بیان صادقانشون خوشم اومد و شروع کردم به مطالعه ی نوشته های پیشینشون و تا حدودی با تفکراتشون...
-
داستان های زیبا یکی از زیبا ترین داستانهای شنیده شده در مورد خدا
دوشنبه 10 آبان 1389 02:30
جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد. جوان به امید رسیدن به معشوق ،...
-
شرخ حال یک زندگی
دوشنبه 10 آبان 1389 02:14
از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریهای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است. هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پیدرپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم! این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب میبردند. هیچ...
-
خیلی وقتها ما خودمان مسبب وقایع اطرافمان هستیم
دوشنبه 10 آبان 1389 01:56
مردان قبیله سرخ پوست از رییس جدید میپرسند: Winter is hard on you before «آیا زمستان سختی در پیش است؟» رییس جوان قبیله که هیچ تجربهای در این زمینه نداشت، جواب میده «برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید» بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟» پاسخ: «اینطور به نظر میاد» پس رییس به مردان...
-
تاثیر حیوانات در زندگی بچه ها
دوشنبه 10 آبان 1389 01:55
ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم ، بابایمان هم همینطور. بابایمان همیشه وقتی با ما حرف می زند از حیوانات هم یاد میکند، مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟ و هر وقت ما پول می خواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر...
-
داستان های عارفانه
دوشنبه 10 آبان 1389 01:54
روزی پسر بچه ای در خیابان سکه ای یک سنتی پیدا کرد.او از پیدا کردن این پول آن هم بدون هیچ زحمتی خیلی ذوق زده شد. این تجربه باعث شد که بقیه روزهاهم با چشمهای بازسرش را به سمت پایین بگیرد(به دنبال گنج).او در مدت زندگیش 296 سکه 1سنتی 48 سکه 5 سنتی 19 سکه 10 سنتی 16 سکه 25 سنتی 2 سکه نیم دلاری ویک اسکناس مچاله شده 1دلاری...
-
جواب نظر شما دوست عزیز
یکشنبه 9 آبان 1389 02:33
سلام شیدا در مورد نظر شما باید بگم دیگه این روزا درک شخصی و مطالب دیدنی نداره واسه مردم واسه همین نظرات کم شدن این روزا شعر در مورد خیانت و جدایی دوست دارن تا بهتر رسم دلشکستن رو یاد بگیرن اما ممنون از شما که همیشه نظر میدین چشم سعی میکنم اصلاح کنم مطالب رو تا با بار اول خوندن منظورم رو برسونم هرچند که بازم توفیقی...
-
سلام زمین
یکشنبه 9 آبان 1389 02:29
سلام زمین سلام به تو پاک ترین سیاره زمین تو هم بازیچه شدی تو هم دیگه طرفدار نداری میگن باران نیا زمین جای خوبی نیست اما ای کاش میدانستن زمین خوبه و مردمش بدن همون مردمی که از خاک ناب تو به فرمان پروردگار هستی به وجود امدن و از پاکی تو به ناپاکی رسیدن ادم های که خوب بودن دوست داشتن شبا پاشون رو به تخت ببدن که مباد تو...
-
بدترین درد زندگی چیست؟
جمعه 7 آبان 1389 01:33
سلام خیلی وقته اپ نشده نظر هم خیلی کم شده یه مدت بیکار بودم و افسرده حس کردم خیلی مشکلات دارم و بیشتر از همه درد دارم از آشنایان شروع کردم با اس مس با پرسیدن در مورد سوالم گفتم بدترین درد دنیا چیه؟ یکی میگفت قسط رسیده باشه پول نداشته باشی یکی میگفت مادر خانمت گیر بده ازدواج کنید پول عروسی نداشته باشی یکی میگفت بنزین...
-
امار زلزله در کشورهای مختلف جهان حتما بخونید
جمعه 7 آبان 1389 00:47
ونزوئلا زلزله میآید. ایران ضمن همدردی با ملت فهیم ونزوئلا، برای آنها حدود دو میلیون خانهی پیشساخته و مقادیر خفنی بیسکویت و کلوچهی لاهیجان و کنسرو ارسال می کند. قرار میشود تمام مردم ایران یا یک لقمه از غذایشان را به آنها بدهند یا دولت خودش به زور یک لقمه از غذای ملت بزند و به آنها بدهد. رئیس جمهور ونزوئلا هم...
-
عکس۲
شنبه 1 آبان 1389 00:06
-
جدایی
جمعه 30 مهر 1389 23:45
پسر ترک زبان شعار پسر ترک زبان : یاشا ترک الیم شاد یاشا آذرباجانیم جدایی پرستو ها چرا پرواز کردید جدایی را شما آغاز کردید خوشا آنانکه دلداری ندارند به عشقو عاشقی کاری ندارند خداحافظ برای تو رهایی برای من فقط درد جدایی خداحافظ برای تو چه آسان ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان خداحافظ خداحافظ طلوعم خداحافظ غروبم خداحافظ تو ای...
-
عکس
جمعه 30 مهر 1389 23:29