-
محرم آمد . . .
پنجشنبه 18 آذر 1389 01:55
از ماه پرسیدم که چرا قامتت خم است آهی کشید وگفت ماه محرم است صلی الله علیک یا ابا عبدالله
-
نامه به سفر کرده
چهارشنبه 17 آذر 1389 03:56
مقصد ِ ما که معلوم نیست عزیز ِ من... بگذار گم شویم... روی خطوط ِ سپید ِ جاده... . . سر به هواییام عود میکند، وقتی که «خودم» هستم. . . ز ه ر ا انقد دوست دارم روزی گم شوم در راهی که برگشتن در کار نباشد یه جنگل بکر یه دریاچه چند تا پرنده یه کلبه یه فانوس خوشکل تنها باشم یه نفر هم اون دور تر از من تو یه کلبه با یه فانوس...
-
دنیای شیشه ای
سهشنبه 16 آذر 1389 02:57
همیشه تصور کن توی یه دنیای شیشه ای زندگی میکنی پس مراقب باش به طرف کسی سنگ نندازی چون اول دنیای خودتو می شکنی.
-
فقط به خاطر عشق
سهشنبه 16 آذر 1389 02:25
وقتی کسی رو دوسش داری حاضری جون فداش کنی حاضری دنیا رو بدی فقط یه بار نیگاش کنی به خاطرش داد بزنی به خاطرش دروغ بگی رو همه چی خط بکشی حتی رو برگ زندگی وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه فقط اونی که عشقته عاشقی رو بلد باشه قید تموم دنیا رو به خاطر اون می زنی خیلی چیزا رو می شکونی تا دل اونو نشکونی
-
جاده ی زندگی
سهشنبه 16 آذر 1389 02:20
این جاده ی زندگی است که انتها ندارد!!!!!!!!!!
-
آرمان های بزرگ داشته باشیم نه آرزوهای بزرگ
سهشنبه 16 آذر 1389 02:19
در مسیر رسیدن به موفقیت هرگز نباید آرزو کردن را با اعتقاد داشتن اشتباه گرفت . آرزو نمی تواند جای ایمان را بگیرد .یک روان شناس می گوید : "همواره سعی کنید آرمان های بزرگ داشته باشید ، نه آرزوهای بزرگ." مسلما کسی که معتقد است نمی توان به این آرزوها رسید ،قادر نخواهد بود پله هایی را که به اوج موفقیت می رسند کشف...
-
بارون
سهشنبه 16 آذر 1389 02:13
می دونی قشنگی راه رفتن زیر بارون چیه ؟ اینه که هیچ کس نمی تونه اشکاتو ببینه هیچ کس لیاقت دیدن اشک آدم را ندارد اونی هم که لیاقت داشته باشد هیچ وقت اشکهای تو رو در نمی آورد
-
عشق پرنده ای آزاد و رها
سهشنبه 16 آذر 1389 01:34
" هر آنچه که موجب بهجت تو میشود غذای روح توست. چنان نیست که فقط تن آدمی به غذا نیازمند باشد. بلکه روح آدمی به غذا نیازمندتر است. همواره جانب بهجت و سرمستی را بگیر. از دلمردگی و احساس بدبختی بپرهیز. به احساس بدبختی مجال ظهور و بروز نده, گرچه گاهی دل آدمی میگیرد, اما این گرفتگی به آمدن ابرها می ماند, ابرها امروز می...
-
درخت از برگ خسته شده
سهشنبه 16 آذر 1389 01:20
هیچ به فلسفه ی برگ و درخت فکر کردی؟! وقتی پاییز میشه، ما آدمها خوشمون میاد که پا روی برگها بذاریم برگ یه روزی تمام زندگی درخت بوده! همه عشقش و همه امیدش! درخت همه ی شیره ی جونش رو به برگ می داد تا سبز بمونه و ازش جدا نشه! آب و باد و خاک و همه و همه به درخت کمک می کردند و برگ زندگی شاهانه ای داشت. خستگی تو کارش نبود!...
-
فردا و همه ی قشنگیهاش مال منه
سهشنبه 16 آذر 1389 00:14
بارها و بارها برایم پیش آمده است هنگامی که در مورد افکار مثبت و دگرگون کننده روح و روان صحبت کردهام غیر از پوزخند و مسخره شدن چیزی گیرم نیامده است. بیشتر افراد در مقابل تغییر، آن هم یک تحول سازنده جبههگیری میکنند و معتقدند که امکان ندارد بشود کسی را عوض کرد هر کس سیستم فکری خودش را دارد. اما این یک واقعیت است که...
-
خداحافظ
سهشنبه 16 آذر 1389 00:08
خداحافظ به یادش گریه کردن ها .... به عکسش خیره گشتنها .... به خوابش خواب دیدنها ...... ز رویش بوسه چیدنها ........ز خواب اما پریدنها .... خداحافظ به دنبالش دویدنها ..... رسیدنها ......... در آغوشش کشیدنها .... خداحافظ به دور از چشم بد بینها ...... برای بوسه ای تردید کردنها ...... به وقت باز گشتنها ....به هنگام جداییها...
-
دایره ی زمین
سهشنبه 16 آذر 1389 00:01
در نقطه ای که آغاز همه پایان هاست آدم ها، در دایره ای به نام زمین، در هیچ نقطه ای بهم نمی رسند و چه خیال خامی که دنیا چقدر کوچیک است.
-
نامه
دوشنبه 15 آذر 1389 05:42
مقصد ِ ما که معلوم نیست عزیز ِ من... بگذار گم شویم... روی خطوط ِ سپید ِ جاده... . . سر به هواییام عود میکند، وقتی که «خودم» هستم. . . ز ه ر ا انقد دوست دارم روزی گم شوم در راهی که برگشتن در کار نباشد یه جنگل بکر یه دریاچه چند تا پرنده یه کلبه یه فانوس خوشکل تنها باشم یه نفر هم اون دور تر از من تو یه کلبه با یه فانوس...
-
مردان در هنگام ملاقات با زنان، به کجا نگاه میکنند؟
یکشنبه 14 آذر 1389 04:11
مردان در هنگام ملاقات با زنان، به کجا نگاه میکنند؟ مردان در هنگام ملاقات با زنان، به بدن آنها نگاه می کنند نه به صورتشان! در این مطالعه ۳۷۵ مرد و زن مورد بررسی قرار گرفته و رفتارهای آنها در زمان ملاقات با جنس مخالف و قرار گذاشتن با آنها مورد مشاهده قرار گرفت. دیلی تلگراف : چیزی که زنان را به وحشت می اندازد این است که...
-
شعر
یکشنبه 14 آذر 1389 03:55
گناه چشم بارانی چیست وقتی هوای دل ابریست ! تقصیر سکون پاها چیست وقتی نایی برای حرکت نیست ! جرم لبهای فرو بسته چیست وقتی گوشی برای شنیدن نیست ! چرا باید عشق را محکوم ساخت وقتی راهی برای عاشقی نیست ! آری دلتنگی را باید بارید از سکون برید راز دل شنید و به عشق رسید ................................................ تق چی...
-
آموخته ام چارلی چاپلی
یکشنبه 14 آذر 1389 03:47
آموخته ام … با پول می شود: خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه . آموخته ام … تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می...
-
عشق را شما چگونه تفسیر می کنید؟
یکشنبه 14 آذر 1389 03:45
عشق را شما چگونه تفسیر می کنید؟ Once a Girl when having a conversation with her lover, asked یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید Why do you like me..? Why do you love me? چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟ I can't tell the reason... but I really like you دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"دوست دارم You...
-
گریه کن . . .
یکشنبه 14 آذر 1389 02:41
-
آرایشگر!
یکشنبه 14 آذر 1389 02:13
مردی میره آرایشگاه تا موهاشو کوتاه کنه ... آرایشگر شروع به صحبت و درد دل با مرد میکنه ، او معتقده که خدا نیست چون اگه خدا بود حتما به داد این همه آدم بیچاره و درد کشیده می رسید اینهمه آدم دارن رنج میکشن و زندگیشون آشفته و نا بسامانه پس چرا خدا بهشون کمک نمیکنه؟ مرد چیزی نگفت تا کار آرایشگر تموم شد وقتی می خواست بره یه...
-
زندان ذهن
یکشنبه 14 آذر 1389 02:02
ذهن ما زندان است ما در آن زندانی قفل آن را بشکن در آن را بگشای و برون آی ازین دخمه ظلمانی نگشایی گل من خویش را حبس در آن خواهی کرد همدم جهل در آن خواهی شد همدم دانش و دانایی محدوده خویش و در این ویرانی همچنان تنگ نظر می مانی هر کسی در قفس ذهنی خود زندانی است ذهن بی پنجره دود آلود است ذهن بی پنجره بی فرجام است بگشاییم...
-
برداشت آزاد
شنبه 13 آذر 1389 03:14
-
۵ وارونه !!!
شنبه 13 آذر 1389 02:20
پنج وارونه چه معنا دارد؟ خواهر کوچکم از من پرسید پنج وارونه چه معنا دارد؟ من به او خندیدم کمی آزرده و حیرتزده گفت روی دیوار و درختان دیدم باز هم خندیدم گفت دیروز خودم دیدم مهران پسر همسایه پنج وارونه به مینو می داد آن قدر خنده برم داشت که طفلک ترسید بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم بعدها وقتی بارش بی وقفه درد سقف...
-
دل شکسته ...
شنبه 13 آذر 1389 02:13
مطمئن باش و برو ضربه ات کاری بود دل من سخت شکست و چه زشت ، به من و سادگی ام خندیدی به من و عشقی پاک، که پر از یاد تو بود وخیالم میگفت تا ابد مال تو بود تو برو ، برو تا راحت تر تکه های دل خود را آرام ، سر هم بند زنم
-
عجب مردمونی
شنبه 13 آذر 1389 00:35
یه مدت پیش با یکی از دوستام بیرون بودم موبایلم زنگ خورد شماره زن داداشی بود جواب دادم اما داداشم بود با صدای لرزان بعد از سلام سریع منو قسم داد به جون تک فرزندش که واسه من خیلی عزیز بود اما شارز تموم شد دلم هوری ریخت که چی باز پشت سر من گفتن دیگه چی شد منم شارز نداشتم زود شارز گرفتم بهش تلفن کردم گفت از پسر عمه ت چی...
-
برای ملوسک ...
چهارشنبه 10 آذر 1389 01:59
بعضی وقت ها واژه ها از بیان احساس قاصرند. ملوسک عزیزم ممنون از قدردانیت. برای دختر قشنگی مثل شما این کار فقط وظیفه ست. این گل رو با همه ی محبتم به این خاطر که لطف کردی و به یادم بودی بهت تقدیم میکنم. انشالله که تولد های زیادی رو با موفقیت پشت سر بذاری. *شیدا*
-
این متن برای موفقیت شما تهیه شده است
چهارشنبه 10 آذر 1389 01:33
این متن توسط مؤسسه ی آنتونی رابینز برای موفقیت شما تهیه شده است و تا بحال 10 بار در سرتاسر جهان ارسال گردیده است و بدون شک یکی از بهترین متون موفقیتی است که دریافت می کنید. *به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید. *با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه...
-
ما فقیر هستیم برای اینکه رفتارمان سبب شده است!
چهارشنبه 10 آذر 1389 01:08
فقر میخواهم بگویم ...... فقر همه جا سر میکشد ....... فقر ، گرسنگی نیست ..... فقر ، عریانی هم نیست ...... فقر ، گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند ......... فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست ....... فقر ، ذهن ها را مبتلا میکند ..... فقر ، همان گرد و خاکی است که بر...
-
غم
سهشنبه 9 آذر 1389 01:37
در خواب ناز بودم شبی... دیدم کسی در می زند... در را گشودم روی او ... دیدم غم است در می زند... ای دوستان بی وفا... از غم بیاموزید وفا... غم با همه بیگانگی... هر شب به من سر می زند
-
برای ...
سهشنبه 9 آذر 1389 01:28
برای آن معشوق بی دل می نویسم که حرمت اشکهایم را ندانست برای او مینویسم که معنای انتظار را ندانست، چه روزها و شبهایی که به یادت سپری کردم برایت مینویسم که روزی دلت مهربان بود می نویسم تا بدانی دل شکستن هنر نیست نه دگر نگاهم را برایت هدیه میکنم ، نه دگر دم از فاصله ها میزنم و نه با شعرهایم دلتنگی ها را فریاد می زنم می...
-
دلتنگ
سهشنبه 9 آذر 1389 01:19
در این غروب پر از دلتنگی در حالی که خورشید آسمان در پشت کوه ها به خواب میرود و آسمان آبی سرخ و دلگرفته میشود ، دلم هوایت را کرده است عزیزم... در این خلوت عاشقانه ، در حالی که چشمانم از دلتنگی خیس خیس است و دستانم محتاج دستان تو هست و آرزوی شانه های مهربانت را میکنم ، دلم هوایت را کرده است عزیزم... در این سکوت تلخ ، در...