* تمام گذشته های تو را دیگران بر تو تحمیل کرده اند ، پس خوب و بد آن مهم نیست . نکته مهم آن است که به یاد داشته باشی که این کشف تو نبوده ، تمام آن عاریه ای بوده است ؛ دست دوم و سوم است ... باید از شر آن تمام و کمال خلاص شوی .
*شادی امری روحی است ؛ سرچشمه آن جسم تو نیست . فرد می تواند حتی در بیماری شاد باشد ، او می تواند حتی بهنگام مرگ شاد باشد . شادی درونی است . درد و لذت هر دو ریشه در جسم دارند ولی شادی وابسته به وجود است.
*خداوند یک شخص نیست ، بلکه تنها تجربه ای است که تمام هستی را به پدیده ای زنده مبدل می سازد : تنهایی او مطرح نیست . او با زندگی می تپد ....؛ با زندگی که دارای ضربان است . لحظه ای که دریابی دل هستی می تپد ، خداوند را کشف کرده ای .
*بخاطر داشته باش ، وقتی به تخریب دست می زنی ، خود را نیز تخریب کرده ای . و آنگاه که می آفرینی ، خود را نیز می آفرینی و ابعاد نویی از وجود خود را کشف می کنی .
*انسان پدیده ای غریب است ؛ به فتح هیمالیا می رود ، به کشف اقیانوس آرام دست می یازد ، به ماه و مریخ سفر می کند ، تنهایک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آنرا کشف کند و آن دنیای درونی وجود خود اوست.
*کافیست به ندای دلت گوش کنی . او تنها آموزگار توست . در سفر واقعی زندگی ، شهود تو تنها آموزگار توست.
*هستهی تو درست مثل قرص ماه در آسمان روز که تا شب ظلمانی بر آن حادث نگردد. بازتاب آفتاب عالم تاب در آن هویدا نیست و کافی است در زلال شب به تماشای مهتاب بنشینی و در گوی بلورین وجودت حقیقت را رویت کنی.و این بلوغ است.
*عشق الهی به گونه ای است که اگر معبد وجود شما را برای سکونت برگزیند دیگر اجازه نمی دهد بت ها و خدایان گوناگونی که هم اکنون بسیاری از ان ها در معابد وجود دارند و بر اریکه قدرت نشسته اند بر جای خود باقی بمانند .وقتی نور الهی ظهور میکند همه چیز را در بر میگیرد .او یک چیز است و همه چیز .او فرمانروای مطلق است.
*مرتکب هر تعداد اشتباهی که ممکن است بشوید فقط یک چیز را به یاد داشته باشید:یک اشتباه را دوبار مرتکب نشوید و رشد خواهید کرد. این جزئی از آزادی شماست که بیراهه بروید این جزیی از شأن شماست که حتی در مقابل خدا قرار بگیرید. در غیر این صورت میلیونها انسان در دنیا بدون اراده و شهامت هستند. این طریقی است که بتوانید جرأت و شهامت پیدا کنید.
*عشق را درون خویش تجربه کن اگر دلی سرشار از عشق داشته باشی دیر یا زود مخاطب خویش را پیدا میکنی عشق تو کسی را که همواره جویایش بودی پیدا میکند - راه عشق راهی پر مخاطره است تنها کسانی که شجاعت عشق ورزیدن را دارند به این راه گام می نهند عشق مراقبه تنها نصیب کسانی میشود که شجاعت بودن را دارند راه عشق و مراقبه هر دو به خدا میرسند.
*ماهی چیزی درباره دریا نمیداند، زیرا در دریا زاده شده و در آن زندگی میکند، اما روزی که او را از آب بگیرند و بر روی ماسه های داغ ساحل بیندازند؛ آنگاه ماهی خانه حقیقی خود را خواهد شناخت و متوجه میشود چه چیزی را از دست داده، او اکنون با تمام وجود به خود را به اقیانوس بیافکند. مردم فقط در لحظه مرگ است که قدر و منزلت زندگی را خواهد فهمید...