عشق حقیقی بی دلیل است و از قلب سرچشمه می گیرد. هرگز
به دنبال تأیید عشق بامعیارهای ذهنی نباش. ذهن فقط به درد زندگی در دنیا
می خورد. اگر بخواهی می توانی به توانایی ها و امکانات فردی که دوستش داری
فکر کنی اما در این صورت تو برای زندگی آینده به دنبال شرایط بوده ای. عشق
فراتر از اینهاست. فراتر از معیارهای ذهنی است. عشق از جاذبه های بدنی هم
فراتر است نزدیکی عشق فاصله های زمانی و مکانی را درهم می شکند چون مرز
عشق از زمان و مکان فراتر است.
تو از طریق قلبت با قلب دیگری
ارتباط می گیری... این رابطه کلامی نیست به حرف در نمی آید و با هیچ معیار
ذهنی قیاس نمی شود. از قلب عشق و اعتماد زاده می شود. ذهن همیشه تردید
دارد در حالی که عشق کاملاً اعتماد می کند. عشق از بدن چهارم می آید
بنابراین با معیارهای بدن های پایین تر قابل سنجش نیست و فقط به وسیلة
آنها به نحوی محدود حس می شود.
شما وقتی کسی را دوست دارید تنها از حضورش شاد می شوید و دیگر نیازی به هیچ چیز دیگری ندارید.
حالا
به عنوان یک شاهد به فردی که از عشق خود نسبت به او شک دارید فکر کنید.
تصور کنید که مقابل هم قرار گرفته اید و شما به عنوان شاهد هم خود را می
بینی و هم او را. چه احساسی دارید؟ آیا ضربان قلبت تان تندتر شده؟ آیا حس
می کنید امواج شادی بخش از سوی قلب او به سمت شما می آید؟ آیا حضور او
برایتان نشاط آور است؟چشمان خود را ببندید و این امواج را با تمام وجود
بررسی کنید. تنها عضوی که می تواند بگوید شما عاشقید یا نه قلبتان است.