دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

از اوج آسمان ها یک شب مرا صدا کن

نمیدونستم چی بزنم اما این شعر که خیلی دوست داشتم گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد ارزش خوندن داره ............

از اوج آسمان ها یک شب مرا صدا کن

یا یک نفس دلم را از این قفس رها کن

غروب این حوالی را تو باور میکنی یا نه؟

غم و درد این اهالی رو باور میکنی یا نه؟

تمام زندگیمان را سکوتی تلخ پر کرده

خیابان های خالی را تو باور میکنی یا نه؟

کویر داغ و بی پایان در اینجا سایه گسترده

هجوم خشکسالی را بگو باور میکنی یا نه؟

نفس در سینه میمرد دل اینجا زود میگیرد

و مرگ احتمالی را تو باور میکنی یا نه؟

در این تاریکی و وحشت سیاهی های بی پایان

وجود یک زلالی را تو باور میکنی یا نه؟

نگاه سبز تو اخر مرا آباد میسازد

بگو این خوش خیالی را تو باور میکنی یا نه؟

به پیش روی من تا چشم یاری میکند دریاست

چراغ ساحل اسودیگی ها در افق پیداست

در این ساحل که من افتادم خاموش

غمم دریاست دلم تنهاست

وجود بسته در زنجیر خونین تعلق هاست

خروش موج با من میکند نجوا

که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت

مرا ان دل که بر دریا زنم نیست

ز پا این بند خونین بر کنم نیست

امید انکه جان خسته ام را به ان نادیده ساحل افکنم نیست

امید انکه جان خسته ام را به ان نادیده ساحل افکنم نیست

خداوندا مرا این بار ارضا میکنی یا نه؟

بگو قلب مرا اغوش دریا میکنی یا نه؟

هوس کردم که با تریاک و بنگ و باده بنشینم

دوباره سور ساطم را مهیا میکنی یا نه؟

ببین  من یوسفم کمی تا قسمتی ناپاک

مرا مهمان اغوش زلیخا میکنی یا نه؟

مرا ای اولین و اخرین زنجیر شوریدن

رها از طعنه ها زخم زبان ها میکنی یا نه؟

رها کن اسمان ها را رها کن اسمان ها را

بیا اینجا قضاوت کن

ببین در زمین یک مرد پیدا میکنی یا نه؟

خدایا حاجتی دارم که باید مطمئن باشم

تو هم مثل هم امروز فردا میکنی یا نه؟

مرا از ننگ ادم بودن و بیهوده فرسودن

امید اخرین من مبرا میکنی یا نه؟

برای اخرین پرسش و یا حتی اخرین تهدید

قیامت را بگو مردانه بر پا میکنی یا نه؟








نظرات 3 + ارسال نظر
سارا چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 21:44 http://sarasss.blogfa.com

سلام مسیحا دوست قدیمی و بی وفا که آپ می کنی و خبرم نمی کنی


حالا باید نظرمو بکم یا نه ؟


خب نمی گم چون دعوت که نبودم



اما اومده بودم دعوتتون کنم برا آپ جدیدم


منتظر نظرتون هستم

محسن سه‌شنبه 9 اسفند 1390 ساعت 13:22

اره ارزش خوندن داشت...

[ بدون نام ] دوشنبه 21 فروردین 1391 ساعت 13:33

اره واقعا قشنگ بود
واقعا دوستت دارم همیشه تو قلبم میمونی بهترین جای قلبم مال توس فقط مال تو حتی اگر با یکی دیگه باشم
مواظب سلامتیت باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد