دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

خوش به حال پرنده ها

 

 

 

 

خوش به حال پرنده ها

نه چمدانی نه هزینه ای نه دغدغه ای

نه خبری از نظم های آنچنانی

آسمان اول و آخرش قرق شده بالهایشان است

و زیر زبان آسمان را که بکشی جز پرنده راز دیگری ندارد که بگوید

سفرهاشان عاشقانه

زندگی شان ساده

سقفشان بزرگ

و شاید خاطره هاشان ماندنی تر از تمام شمال رفتن هایمان

تنها دو بال برایشان کافی ست

نه نگران دل آن یکی هستند و نه به اشاره ای رخت شک به تن می کنند

خستگی شان را پرواز در می کند و وقت تفریح هم پرواز می کنند

کوچ نام دیگر تمام پرنده های سر به هوای آسمان است

تنها دو بال برایشان کافی است تا بروند

بروند پی دام و دانه ای دیگر

این شیوه تمام پرندگانی است که در نقاشی های مان

آنقدر دور هستند که جایشان " هفت " می گذاریم.

نظرات 1 + ارسال نظر
تررررررانه ه ه ه ه چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 12:07 http://tarane2010.blogfa.com/

پنجره ها را باز کرده ام . . .

راز جاودانه ماندنت کنار من . . .

بی شک .. آزادی ست .





برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد