دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

دل بستن به موجوداتی که از عشق چیزی نمیفهمند

همه برایم دست تکان دادن اما کم بود دستانی که تکانم دادن

منتظر. . .

 

آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد

هیچ نشانه ی خاصی ندارد

فقط با هر صدا برمیگردد


نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 28 آبان 1390 ساعت 13:53

[ بدون نام ] شنبه 28 آبان 1390 ساعت 13:55

چشاتو وا نکن اینجا ، هیچ چی دیدن نداره
صدای ِ سکوت ِ لحظه ها ، شنیدن نـداره////توی آسمونی که کرکسا پرواز می‌کنن
دیگه هیچ شاپرکی ، حس ِ پریدن نداره////دستای نجیب ِ باغچه ، خیلی وقته خالیه
از تو گلدون ، گلای کاغذی چیدن نداره////بذا باد بیاد ، تموم ِ دنیا زیر و رو بشه
قلبای آهنی که ، دیگه تپیدن نداره ////خیلی وقته ، قصه ی اسب ِ سفید ، کهنه شده
وقتی که آخر ِ جاده‌ها رسیدن نداره ////نقض ِ قانون ِ آدم‌بزرگا جـُرمه
عزیزم ////چشاتو وا نکن ، اینجا هیچ چی دیدن نداره

طناز سه‌شنبه 8 آذر 1390 ساعت 22:52

پراز غمه دلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد